دو سه سالی از آمدنم به هلند می گذشت، برای داشتن درآمد اضافه شبها دو سه ساعتی در یک رستوران کار می کردم. آنجا در حدود 15 نفر کار می کردند که همه گی بجز من هلندی بودند. بعد از خاتمه کار معمولا نیم ساعتی دور هم جمع شده و( به حساب صاحب رستوران) چیزی می نوشیدیم و صحبتی می کردیم. جمع جالب و بسیار صمیمانه ای بود. موضوعات بحث از موسیقی، فیلم، غیبت بقیه، تا اخبار روز و گاهی هم سیاست متنوع بودند.
چون در اکثر این بحث ها کم می آوردم، تصمیم گرفتم یه جوری خودمو رو کنم. بهترین کار بحث مذهبی و وجود خدا بود.
به خودم گفتم من که این همه سال در ایران بحث مذهبی کرده ام، کلی حرفه ای هم شده ام، این ها هم که ظاهرا نباید چیزی در این مورد بارشان باشد، بهترین موضوعی ه که می توانم در آن خودم را رو کنم.
حیف که مسلمان نبودند که بحث امام ها و قوانین اسلام را هم اضافه می کردم، ولی خب بحث اعتقاد و یا عدم اعتقاد به خدا هم کافیه.
از اولین فرصت استفاده کرده پرسیدم، کی دین داره؟
جواب ها اکثرا نه بود یکی دو تا از دختر ها گفتند که مسیحی هستند و ببیشتر نمی دانند. شروع خوبی نبود.
پس طرفدار چه باوری هستید؟ گفتم شاید مارکسیستی، مائویستی، نهیلیستی چیزی باشند. اما هیچ کدام نبودند.
بحث داشت از دست می رفت، بر خلاف میل ام مجبور شدم نقش مذهبی ه، رو بعهده بگیرم. از نظر استدلالی زیاد فرقی نمی کرد، در این سالها اینقدر بحث کرده بودم که مثل شطرنج بازها هم قادر به حمله و هم دفاع بودم.
اگر دین ندارید، به خدا اعتقاد ندارید پس به چی اعتقاد دارید؟ آفریننده و نظم دهنده این جهان کیست؟
نمی دونیم، زیاد هم برامون مهم نیست، به قانون اعتقاد داریم و به اخلاق اجتماعی. بعد عین ماهی از بحث لیز خورده و رفتند به بحث در باره فرق خلاف با جرم.
گیج شده بودم، یعنی کلی از اطلاعات من، دانسته های من و یافته های من در محل زندگی ه جدیدم، کاملا بی ارزش بودند؟ بعدها فهمیدم که متاسفانه درسته، و تمامی این اطلاعات فقط بدرد بحث های تکراری کردن در محیط های ایرانی می خوره.
دبیری داشتیم بسیار ارجمند، یک بار مثالی در این باره برایم آورد. آموختن ریاضیات دو راه دارد.راه اول: برای اینکه ثابت کنی فرمول جمع اعداد درست است می توانی فرمول را یاد بگیری، بعد از درک آن به سراغ جدول ضرب، تقسیم، بعد جزر و رادیکال و....بروی و به دانسته های خودت از علم ریاضی اضافه کنی،
یا اینکه می توانی برای اینکه از درست بودن فرمول جمع اعداد مطمعن شوی تمام عمرت را به جمع کردن اعداد ولو تا میلیون رقمی بپردازی. در صورت اول ریاضی آموخته ای، ولی در حالت دوم تو فقط کسی هستی که از هزار ها طریق قادر به اثبات فرمول جمع می باشی. حالا انتخاب با خودت است.
با این که این پند آن عزیز همیشه در یادم بود هیچوقت نتوانستم خودم را از وسوسه بحث مذهبی بیرون بکشم. ازهر فلسفه و ایسمی که بحث می کردیم باز هم به اشارتی به بحث دینی برمی گشتیم. مثل آخوند ها که با روضه عاشورا حال می کنند، ما هم با بحث مذهبی حال می کردیم.
از آن خاطره تاکنون سعی خودم را کرده ام که بحث مذهبی نکنم( بحث در مورد مذهبیون و رفتار آنها ربطی به بحث مذهبی ندارد).
گاهی لحظه ای در یک بحث مذهبی وارد شده بیشتر مزاحی می کنم و رد می شوم.
حالا گاهی در سایت های اینترنتی وقتی می بینم که چه استعدادهای بزرگی، با یک تلنگر همگی بسرعت وارد چرخه تکراری این بحث ها می شوند، از اینکه بجای بالا رفتن هنوز در همان ابتدا، تکراره، هیچ می کنند، دلم می گیرد.
حالا واقعا نمی دانم چه سودی دارد که بفرض از هزار راه دیگر بشود وجود و یا عدم وجود خدا و ادیانش را ثابت کرد.
از خودم می پرسم آیا می شود روزی ما هم همان گونه که از بحث درباره وجود و یا عدم وجود لولوخورخوره رد شدیم، از این یکی هم بتوانیم رد شده و به مرحله ای بالاتر برویم؟
۱ نظر:
this is not something Iranian, but in the world of philosophy people discuss about it a lot.Even in scientific world people are whether darwinian or intelligence design beliefers.the reason that the western popular people rarely talk about it is that they rarely ask such question, this is more frequent in Scandinavian country specially the Nethrlands as a protestant background country compare to France, Italy and even germany and USA! but in Iran this is a great issue because of the religious political power and dissatisfactions of the people.
so I think these kind of discussion are important if you read about them. one of the hottest latest book published on this subject is from 2007 published by Oxford (I think)
and it called the god delusion.so never generalize people around you to world, neither in Iran nor in that rainy holland
ارسال یک نظر