۱۳۸۶ بهمن ۲۰, شنبه
یورون حالا عوضش با کارت ما به آروبا تلفن بزن، فقط 9 سنت در دقیقه
خلاصه خبر، سال گذشته یک دختر آمریکایی(ناتالی Natalee Holloway) در جزیره توریستی آروبا(Aruba یکی از کلنی های هلند در دریای کارائیب) ناپدید شد. آخرین کسی که با او دیده شده بود جوانی هلندی بنام یورون(Joran van der Sloot بود که تازه با هم در یک دیسکو آشنا شده بودند. اما او در بازجویی منکر اطلاع از سرنوشت ناتالی شده و اعلام کرد که در شب ناپدید شدن در کنار ساحل از او جدا شده است. خانواده ناتالی بشدت دنبال این ماجرا گرفته بودند و در طول این مدت گاهی با سرنخی جدید این خبر دوباره در صدر اخبار می آمد. تا اینکه یک کارگاه معروف هلندی( ترکیبی از گجت و شرلوک هلمز، بعد ها از این کارگاه بیشتر خواهم گفت) که هر هفته در تلویزیون برنامه هم دارد بنام پی تر دفریس(Peter R de Vries تقریبا فامیل نصف هلندی ها دفریس است، من خودم هر کسی رو که اسمش یادم رفته باشه دف ریس صدا می زنم، بهرحال 50% شانس وجود دارد) ادعا کرد که کشف جرم کرده و یکشنبه ( هفته قبل ) در تی وی نشون می ده. روز یکشنبه(03-02-2008) این برنامه رکورد تماشاچی در هلند را شکست و حدود 7میلیون تماشاچی داشت( 7 میلیون تماشاچی در یک کشور 16 میلیونی شاهکاره، اینجا اگر پورنو ملکه رو هم بخواهی نشون بدی این تعداد تماشاچی نمی توانی جذب نمی کنی). داستان کشف جرم هم خیلی خلاصه این بود که دف ریس با دادن 25 هزار یورو دوست یورون رو خریده اون هم توی ماشین اش دوربین جاسازی کرده و طی چند بار ازش اعتراف گرفته که بله دختره تو بغلم مرد و من هم ترسیده بودم به دوست ام تلفن زدم اون هم با قایق اش ناتالی رو به دریا برده به آب انداخت. مدام هم می گفت این ها رو فقط به تو می گم چون فقط به تو اطمینان دارم( مدل جواتی). در این برنامه دف ریس مادر ناتالی رو هم آورده بود و برای هر چه بیشتر هندی شدن ماجرا هی بهش می گفت خیلی سخته؟ خیلی ناراحتی؟... مادره بیچاره هم که فقط می لرزید. کوتاه کنم، بعد از دو روز اعلام شد که این اعتراف ها سنت هم نمی ارزه(طبق قوانین هلند) وکیل یورون هم فورا گفت که موکل من اصلا ته چاخانه و دوست داره همه رو سرکار بزاره. تنها اتفاقی که افتاد این بود که آروبا اعلام کرد از ناپدید شدن ناتالی کلی خسارت توریست خورده و به همین دلیل یورون دیگر حق ورود به آروبا را ندارد.روز بعد داشتم روزنامه می خواندم که چشمم به تبلیغات یک صفحه ای یک شرکت فروش کارت موبایل افتاد با این مضمون " یورون حالا عوضش با کارت ما به آروبا تلفن بزن فقط 9 سنت در دقیقه" جالب اینکه همه داشتند راجع به این آگهی حرف می زدند. از دیروز هم یک دی جی رادیو یک ترانه طنز کوتاه در این باره روی یک آهنگ معروف هلندی درست کرده که داره می ره تاپ 10 بشه. به این می گن زندگی در عصر سرعت.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر