۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سه‌شنبه

آشنایی با هلند(3) وقت آزاد، ورزش و مسافرت


( در این کشور آمار حرف اول را می زند، در اینجا برای شاید بی اهمیت ترین موضوعات هم مرتب آمار گیری می شود، این سری مطالب دقیقا از روی آمار گرفته شده اند. شاید خواندن این مطالب بسیار پیش پا افتاده به نظر برسند، ولی به شخصه به این باورم که همین تیکه های کوچک به اختلافی بزرگ بین رفتارها منجر شده است)


وقت آزاد:
هلندی ها(زن و مرد) مردمانی بشدت کافه ای هستند، اکثرا هم کافه ها پاتوق مشتریان ثابتی است که در آخر هفته ها( و به تعداد کمتر در طول هفته) دور هم جمع می شوند گروهای دو تا ده نفره تشکیل داده و راجع به موضوعات مورد علاقه خود صحبت می کنند.

تقریبا تمام مردم اینجا هم سلیقه های خود را در انجمن ها و کلوپ های متعدد یافته و وقت های آزاد خود را با آنها تقسیم می کنند. مثلا کلوپ کلکسیون تمبر داران، موتور سواران، علاقه مندان به فلسفه، موزیک، پیاده روی، و... اعضای این گروها با هم جلسه می گذارند، با هم به مسافرت می روند و بیشتر وقت آزاد خود را با هم می گذرانند. بسیاری از افراد عضو چند کلوپ هستند.


بطور متوسط هلندی ها هر روز 6 ساعت وقت آزاد دارند. سه چهارم مردم هر روز بطور متوسط سه ساعت تلویزیون نگاه میکنند.
اکثرا تماشای تلویریون با مشغولیات دیگری به مانند گفتگو، تلفن، مطالعه کتاب و یا مجله، کارخانه و یا اینترنت همراه می شود. بقیه ساعات آزاد به ورزش و گاهی هم( نه چندان زیاد) به دیدار آشنایان اختصاص می یابد.


شنبه ها روز خرید برای اکثر مردم است و بعد هم انجام کارهای کوچک عقب افتاده هفته مانند شستن ماشین، تعمیر در، تمیز کردن باغچه و... غروب شنبه زمان مناسبی برای دیدار از آشنایان و اکثرا بیرون رفتن برای نوشیدن و یا خوردن می باشد.

در یکشنبه بیشتر اعضای خانواده با هم بسر می برند و با هم به ورزش، پیاده روی و یا دوچرخه سواری می پردازند.
هلندی ها (بخصوص افراد تحصیل کرده) مرتبا به تاتر و یا کنسرت می روند، بخصوص تاترهای موزیکال و شومن ها بسیار پرطرفدار هستند، البته جوان ترها دیسکو و کنسرت خوانندگان روز را ترجیح می دهند.
نمایش، شومنی، کنسرت های موسیقی پاپ، جاز، کلاستیک، اپرا و بالت سالانه حدود 16 میلیون بیننده دارند.
سالانه حدود 25 میلیون بلیط سینما فروخته می شود.
بطور متوسط سالانه دوبار خانواده ها به شهربازی های مختلف هلند می روند. هلند بزرگترین مساحت شهر بازی ها را در اروپا دارد.


ورزش:
تقریبا 70% هلندی ها بطور مرتب ورزش می کنند و بیشتر از 50% عضو یک تیم و یا باشگاه ورزشی هستند. بطور متوسط هر کسی 5 ساعت در هفته ورزش می کند. دویدن و دوچرخه سواری از ورزش های بسیار رایج در اینجا می باشد.فوتبال محبوبترین ورزش در هلند است.


بیشتر از یک میلیون نفر عضو تیم های فوتبال هستند. با اینکه فوتبال ورزشی مردانه بشمار می آید با این حال بیشتر از 75 هزار دختر و زن عضو تیم های فوتبال هستند.


از ورزش های محبوب دیگر در اینجا همچنین می توان به انواع اسکیت سواری و شنا اشاره کرد.



85% حداقل یک ساعت در هفته دوچرخه سواری می کنند، از این تعداد در حدود 60% بطور متوسط 5 ساعت در هفته دوچرخه سواری می کنند.


در اینجا دوچرخه یکی از مهمترین وسایل نقلیه جهت مسافرت های شهری و خرید روزانه می باشد. پشت اکثر دوچرخه ها یک خورجین مخصوص حمل وسایل وسایل نصب شده است، تا زمانی که بچه ها کوچک هستند( تا حدود 18 کیلو) در صندلی های مخصوص بچه که به فرمان و یا به ترک دوچرخه بسته می شوند قرار می گیرند.( من خودم عاشق دوچرخه سواری هستم و از هر فرصتی برای دوچرخه سواری استفاده می کنم. در تابستان ها گاهی تا روزی 50 کیلومتر هم رکاب می زنم. خانم همسایه ای داریم 74 ساله، یک روز ضمن صحبت ازش پرسیدم امروز چقدر رکاب زدی نگاهی به کیلومتر دوچرخه اش کرد و گفت 65 کیلومتر، تعجب ام را که دید اضافه کرد هفته قبل به خانه برادرم در شهری دیگر با فاصله 95 کیلومتری با دوچرخه رفتم، یک روز مانده و فردای آن دوباره همین فاصله را رکاب زدم).


مسافرت:


هلندی ها یکی از مسافرت رو ترین مردم دنیا هستند. مهمترین سرگرمی آنها حرف زدن در مورد برنامه های مسافرتی آینده است که ازقبل برنامه آنها ریخته شده است.


در اینجا خریدن بلیط و یا تور از قبل بسیار ارزانتر است، برای همین مردم عادت کرده به این روش تقویم خود را که باز می کنند می بینی که تا مسافرت های دو سال بعد را هم حتی برنامه ریزی کرده، رزور و یا خریده اند.( این برنامه ریزی برای مسافرت بزرگترین نقطه ضعف من بشمار میرود، بقیه ایرانیان اینجا هم میشناسمشان دست کمی از من ندارند، مثلا تصمیم می گیرم که این تابستان برای دو هفته به مکانی بروم، قدرت برنامه ریزی قطعی و خرید بلیط از قبل را ندارم. ناخودآگاه می ترسم که اگر اتفاقی بیافتد چه کار کنم، همیشه منتظرم عاملی مانع این برنامه ریزی شود. همیشه تا آخرین لحظه ممکن صبر می کنم. یکی دو باری هم که از قبل برنامه ریزی کرده ام بدلیل اختلاف رفتاری زیادم با این عمل موفق نبوده است، مثلا با دوستان برای تعطیلات زمستانی به سویس رفتیم، از بخت بد هوا فوق العاده گرم شد، من انگاری که فاجعه ای بوقوع پیوسته دایم غرغر می کردم، به بخت بد لعنت می فرستادم و فقط به این فکر می کردم که برای اسکی آمده ام و آلان شدنی نیست(انگار ایه نازل شده ای غلط از کار در آمده است) در حالی که دوستان هلندی ام بدون کوچک ترین ناراحتی به جای اسکی مشغول حمام آفتاب گرفتن شده بودند).

۳ نظر:

ناشناس گفت...

وبلاگ پر محتوایی داری... بهت تبریک میگم ! :) .... امیر بردو

ناشناس گفت...

درباره پیرزن 75 ساله و رفتن به خانه برادر که 95 کیلومتر فاصله داره!!! من که کلی جوون هستم و ورزشکار، فاصله 15 کیلومتری رو با سرعت معمولی در حدود 45 دقیقه میرم تازه اگه باد مخالف نباشه که توی این مملکت همیشه هست!!. این یعنی که یه آدم متوسط 60 ساله هلندی این فاصله رو اگه هنر کنه یک ساعته میره. با فرض اینکه این خانم از استقامت خوبی هم برخوردار بوده باشه، 95 کیلومتر یعنی 6-7 ساعت دوچرخه سواری بدون استراحت. به نظرم خالی بسته!!!

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.