۱۳۸۶ اسفند ۱, چهارشنبه

آشنایی با هلند(5)معاشرت و آداب سرو غذا



( ذکر این نکته را لازم می دانم که هیچ کس ملزم به رعایت این رفتارها نیست، افراد بسیار زیادی هستند که روش معاشرت و رفتار خود را ترجیح داده و دنبال می کنند. بهرحال این مرسوم ترین رفتار معاشرتی در هلند است که دانستنش بی فایده به نظر نمی رسد)


معروف است که هلندی ها بیشتر دوست دارند دعوت بشوند تا کسی را دعوت کنند، درستی این گفته را در معاشرت با هلندی ها می توان دید.
در مقایسه با شرقی ها هلندی ها بسیار کم معاشرت هستند، آنها عادت کرده اند وقت خود را در تنهایی و یا در محیط خانواده با مطالعه، تماشای تلویزیون و یا انجام کارهای خانه بگذرانند.

بدلیل کم بودن معاشرت فامیلی و برای جایگزین کردن آن مردم به کافه می روند.

هلندی ها(زن و مرد) مردمانی بشدت کافه ای هستند، اکثرا هم کافه ها پاتوق مشتریان ثابتی است که در آخر هفته ها( و به تعداد کمتر در طول هفته) دور هم جمع می شوند گروهای دو تا ده نفره تشکیل داده و راجع به موضوعات مورد علاقه خود صحبت می کنند. اگر شما در شهری به کافه ای غریبه برای نوشیدن مراجعه کنید براحتی متوجه جلب نگاه ها به خود بعنوان یک تازه وارد می شوید.

بر خلاف بسیاری از اروپاییان هلندی ها براحتی هم صحبت می شوند و لی البته بیشتر دوست دارند بپرسند تا مورد سوال قرار بگیرند.

در اینجا پرسیدن در باره همه چیز مرسومه بجز مقدار حقوق، مقدار بدهی، و مجموع دارایی اشخاص، اینها سوالاتی که نه کسی از شما می پرسه و نه دوست داره ازش پرسیده بشه.

معاشرت کاری، این گونه معاشرت تقریبا فرقی با جاهای دیگر ندارد. بیشتر همکاران یک شب در هر دو هفته یا ماه را با قرار قبلی در یک رستوران جمع می شوند . در اینجا رسم است که هر کسی خودش سهم غذایش را جداگانه حساب می کند، البته در این مواقع گاهی یکی مادر خرج شده و مبلغ صورت حساب را از جمع بصورت مساوی می گیرد.


معاشرت همسایگی، در اینجا(بخصوص در شهرهای کوچکتر) مرسوم است که ساکنان یک محل( یا حتی شهر) با همدیگر احوالپرسی می کنند.

بعد از مدتی احتمالا با یک و یا چند همسایه صحبت ها بیشتر گل می کند. در این زمان یکی از طرفین دیگری را دعوت به نوشیدن چای، قهوه می کند( دعوت های اولیه فقط برای صرف نوشیدنی است و نه شام).


بهترین زمان این دعوت بین ساعت دو تا چهار بعدازظهر و یا هشت تا نه شب است. در روی میز فقط یک یا دو مدل بیسکوبیت ویا کیک وجود دارد. سلیقه نوشیدن شما پرسیده می شود و بهمراه نوشیدن از بیسکوبیت و با کیک موجود( فقط یک دفعه) به شما تعارف می شود.( ظرف کیک و یا بیسکوبیت معمولا در دار می باشد، میزبان در حین تعارف در آن را نیمه باز نگه می دارد، می گویند( به شوخی) به این دلیل که اگر بیشتر از یکی بر داری با درش بزنند روی دستت).


شام.
در هلند نهار حاضری( سرد) خورده می شود. بیشتر بریده کالباس و پنیر زرد لای دو تیکه نان(ظاهرا بیشتر بدلیل ساعت کاری که بطور متوسط نا ساعت چهار بعد از ظهر است).

غذای اصلی شام است که معمولا بین ساعت شش تا هفت شب خورده می شود. در اینجا مهمان فقط به صرف شام(و نه نهار) دعوت می شود، در بسیاری از مواقع میزبان ترجیح می دهد مهمان را به یک رستوران دعوت کند و یا از رستوران شام سفارش بدهد.

برای دعوت شام همیشه زمان حضور پرسیده می شود، که معمولا حدود ساعت شش است.
مهمترین نکته این که همیشه سر قرار تعیین شده حاضر باشید( در ایران/و حتی همین جا بین بعضی از ایرانیان/ متاسفانه دیر رفتن به مهمانی نوعی ارزش گذاری محسوب می شود).

اگر احیانا بدلیلی نمی توانید بموفع در آنجا باشید تاخیر بیشتر از یک ربع ساعت را به میزبان اطلاع بدهید.

بردن یک دسته گل برای میزبان جزو جدا نشدنی این مراسم می باشد.

در این میهمانی ها حتما احتیاجی نیست که راجع به موضوعات زیادی صحبت کنید( باصطلاح مجلس را گرم کنید) اگر مطلب باندازه کافی دارید کار خوبی است ولی خود را به زحمت نیاندازید. استفاده از موزیک با صدای آرام هم بسیار معمول است.
شام با یک کاسه کوچک سوپ شروع می شود، این سوپ معمولا بسیار رقیق است به این دلیل که جلوی اشتها را نگیرد.
چون اکثرا میزبان منتظر تمام کردن سوپ آخرین نفر می ماند، در حین ملایم خوردن سعی کنید زیاد از بقیه عقب نمانید.

بعد از جمع کردن کاسه های سوپ نوبت سرو غذا می شود( تا اینجا غذای اصلی بر سر میز نیامده است).

در این هنگام معمولا میزبان از تک تک میهمانها ( اگر نعداد زیاد نباشد) برای سلیقه نوشیدنی می پرسد.

این سوال برای این است که لیوان نوشیدنی ها با هم فرق دارند.

متداول ترین نوشیدنی شراب است( در هوای گرم معمولا از شراب قرمز کم رنگ(صورتی) که سرد نوشیده می شود استفاده می کنند و در بقیه موارد از شراب قرمز و بی رنگ). اگر شما الکل نمی نوشید و یا در آن لحظه قصد نوشیدن اش را ندارید به سادگی با موضوع برخورد کرده و تقاضای نوشیدنی های دیگر و یا آب کنید، جالب است بدانید که بسیاری از هلندی ها نوشیدن لیوانی شیر سرد را به همراه شام ترجیح می دهند.

بعد از خوردن سوپ در واقع کار قاشق تمام شده است.

در اینجا هر گونه غذایی ( حتی پلو) را با کارد و چنگال می خورند.

غذا را با چنگال( و نه کارد) به دهان می گذارند( متاسفانه خوردن غذا اصلی با قاشق در اینجا نامرسوم و نوعی بی نزاکتی محسوب می شود. شخصا غذا خوردن با چنگال را ترجیع می دهم، هم لقمه های کوچکتر برداشته دهان پر نمی شود، هم غذا بدلیل کم بودن در دهان بهتر جویده می شود و هم اینکه مدت زمان بیشتری وقت غذا خوردن می شود).

در ایران رسم نیست که در هنگام سرو غذا صحبت کنند و تا آنجا که یادمه نهی هم می کردند( شاید بدلیل اینکه می خواستیم از غذا خوردن عقب نیافتیم و با دهان پر حرف می زدیم) در اینجا کاملا برعکس است.

شام وقت بسیار مناسبی برای صحبت محسوب می شود و چون لقمه هایی که توسط چنگال می خوریم کوچکتر هستند شکل نامناسب قرار داشتن لقمه بزرگ در دهان را نداشته، براحتی جویده شده فرصت صحبت را فراهم می کنند.

غذا به آرامی خورده می شود و بین هر دو لقمه فاصله کوتاهی گذاشته می شود.

معمولا صرف غذای اصلی تا یک ساعت زمان می برد، بعد از آن هم همه در حدود یک ساعت دیگر همان جا نشسته صحبت را ادامه می دهند.

نوشیدنی همرا غذا بخصوص شراب بسیار آرام نوشیده می شود(مزمزه می شود). حدود نیم ساعت بعد از صرف غذا دسر آورده می شود معمولا به همرا چای و قهوه. اگر برای ساعت خروج قراری تعیین نشده است بین ساعت 9.30 تا 10 شب وقت مناسبی برای خداحافظی است( البته در شنبه ها و زمانی که مجلس گرم است می تواند بنا به حوصله طرفین تا نیمه شب هم ادامه پیدا کند).

زمانی آمادگی خود را برای رفتن اعلام کنید که واقعا قصد رفتن دارید(تعارف نکنید) در اینجا منتظر جملاتی مانند، حالا چه عجله ای تازه اول شبه، همین جا بخوابیدو..نباشید. یک و یا دو شب بعد از میهمانی وقت مناسبی برای تماس تلفنی و تشکر از میزبان می باشد.

چند توصیه:

1-اگر گوشت خوک نمی خورید و یا گوشت ظبح اسلامی مصرف می کنید، بهتر است موضوع را به میزبان اطلاع بدهید، اگر از گفتش راحت نیستید، می توانید در خواست غذای دریایی و یا گیاهی بکنید.

2- از گیاه خوار بودن و یا نبودن میهمان از قبل مطمئن بشوید.

3- در اینجا نمک و روغن بشدت کم در غذا استفاده می شود( تقریبا یک هشتم ایران) برای سلامت خود هم که شده این دو را کمتر مصرف کنید.

4- بنابر تجربه پلوهای مخلوط ایرانی بیشتر از پلو سفید و خورشت به مذاق غیر ایرانی ها خوش می آید.( البته دوستی هم دارم که عاشق فسنجون می باشد).

5-در اینجا پلو ماده اصلی غذا محسوب نمی شود، یعنی بطور مثال در پلو گوشت، گوشت بیشتر خورده می شود تا پلو و یا خورشت بیشتر کشیده می شود نا پلو.

6- بیشتر از یک بار غذا را تعارف نکنید. هر کس بخواهد خودش اجازه گرفته دوباره می کشد.( من خودم یکبار اوایل ورودم چند بار به میهمانی تعارف کردم، در جواب گفت سیر شده ام ولی اگر بخواهی می توانم با خودم غذا ببرم، فکر کردم شوخی می کند و لی در وقت رفتن به من گفت می توانم اون غذایی که گفتی را با خودم ببرم)


هیچ نظری موجود نیست: