۱۳۸۸ خرداد ۱۱, دوشنبه

اختلاف اجرای عدالت با گرفتن انتقام


چندی قبل در اینجا قصاص-اجرای عدالت و یا انتقامی کور؟ در مورد اختلاف بین اجرای عدالت و گرفتن انتقام مطلبی نوشته بودم.
بعضی از خوانندگان بدرستی پرسیده بودند که اصلا عدالت یعنی چی و چرا باید با انتقام مرزبندی بشود؟

داشتم جوابی برای این سوال آماده می کردم که بجایش تصمیم گرفتم اول چرخی در اینترنت زده و ببینم دیگران در این مورد چه نظری دارند.

از این دو سایت سایت اول و سایت دوم چند جواب کوتاه و بنوعی مربوط به بحث مان را انتخاب کرده و اینجا می گذارم.(توجه شما را به این نکته جلب می کنم که سوال کننده و جواب دهندگان ظاهرا کم سن هستند، و در یک جا سوال کننده خود گفته است که برای درس فردا می خواهد اطلاعات جمع کند)

سوال: ( What is the difference between justice and revenge)

جواب ها،(از ترجمه های بهتر و روان تر استقبال می شود).
1- ( Revenge is done to satisfy you, justice is done to satisfy society.Quote -"If you are planning revenge you should begin by digging two graves.")
انتقام گرفته می شود که تو را خشنود کند، عدالت انجام می شود که رضابت جامعه را بدست بیاورد.
(نقل قول، احتمالا برگرفته از فیلمی تگزاسی)اگر قصد گرفتن انتقام داری، بهتره دو تا قبر بکنی.

2-(With justice you want to make someone understand his mistake with revenge you just want him to get hurt)
با عدالت می خواهی کسی را متوجه اشتباهش بکنی، با انتقام می خواهی که او رنج بکشد.

3-(Revenge can lack justice and justice can be done without taking revenge)
انتقام می تواند ناعادلانه باشد، عدالت می تواند انجام شود بدون گرفتن انتقام.

4- (Revenge is not justice. Revenge is when you committ an act against another person or thing to satisfy your inner anger with the person/thing. Justice is when you committ an act against a person/thing for the safety of others)
گرفتن انتقام، عدالت نیست. انتقام وقتی است که تو عملی را بر علیه کسی/ چیزی انجام می دهی تا عصبانیت درونت را خشنود کنی. عدالت وقتی است که تو عملی بر علیه کسی/ چیزی انجام می دهی برای اینکه از امنیت افراد جامعه حفاظت کنی.

5- (Justice is when you want to fine someone for touching you inappropriately. Revenge is when you want to chop off his/her hand)
عدالت زمانی است که می خواهی کسی که تو را انگشت کرده است، جریمه شود. انتقام زمانی است که می خواهی دست او را بتلافی این عمل قطع کنند.

6-(Justice is righting wrong or rebalancing forces. Whereas Revenge is the displacement of anger that only in your mind will bring balance)
عدالت راهی برای اصلاح خطا و یا تنظیم(بالانس) خشنونت می باشد، در حالی که انتقام تخلیه خشم است و فقط درون تو را به آرامش می رساند.

7- (Some people see justice as revenge by society. The line between justice and revenge is not at all clear cut)
بعضی از آدمها عدالت را انتقام جامعه از مجرم می دانند. مرزهای بین عدالت و انتقام اصلا واضح نیست.

8-(revenge can be bad but fullfilling an invididuals wants, justice is what is morally right to benefit soceity)
انتقام می تواند بد، اما ارضا کننده نیازهای شخصی باشد، عدالت قانونی اخلاقی است که منفعت جامعه را در نظر دارد.
.................
به نظر من ما بیشتر انتقام گیرنده ایم تا عدالت خواه. برای ما معنی عدالت یعنی مجازاتی اگر نه بیشتر که حداقل معادل آن (چشم در برابر چشم).
ما زیاد علاقه نداریم به مسایلی مانند خشم آنی، زیر سن بودن مجرم، شرایط روحی، بدون قصد قبلی بودن اتفاق، ترس ناگهانی،پشیمانی، امکان اصلاح و.... بها بدهیم.
برای شخص من رسیدن به هماهنگی با روح قوانینی که در دنیای مدرن امروز به آن عدالت می گویند(که اشکال آن در کشورهای مختلف جهان اول فرق می کند ولی از طلب انتقام بری هستند) راحت نیست.
ریشه ام مرا به جای فکر در باره امکان مجازات بهمراه بازآموزی و اصلاح مجرم(بمنظور جلوگیری از اتفاقی مشابه) بطرف تنبیه و تلافی مستقیم خشنونت ای که مرتکب شده می برد. بدون در نظر گرفتن این اصل ساده که اگر خشنونت ای که او انجام داده زشت و غلط است، پس تکرار آن(اینبار توسط ما) نمی تواند کاری زیبا و پذیرفته باشد، از فکر اینکه دارند تلافی کارش را سرش در می آورند، لذت می برم، فکر به اینکه اگر این اتفاق برای من افتاده بود، من هم به همین طریق انتقام خودم را ازش می گرفتم، برایم لذت بخش است و....

ولی این افکار مرا نمی ترساند، می دانم که افکارم و آموخته هایم به من اجازه تسلیم احساس شدن در عمل را نمی دهند. می دانم که از نظر فکری از این احساس فاصله گرفته ام.
قبلا هم گفته ام این احساس لذتی را به من می دهد همانند دیدن صحنه ای از فیلمی اکشن که قهرمان فیلم، بالاخره دخل نقش منفی را در می آورد و او را بسزای اعمال اش می رساند.

ولی دنیای واقعی برای من فیلم نیست، در دنیای واقعی عمیقا طرفدار قوانین مدرنی هستم که با وجود نواقص اش(که مدام سعی در بهبود آن می کند) در مجازات ها نه به تلافی عمل مجرم، بلکه به شناساندن اشتباه برای جلوگیری از تکرار آن و امکان اصلاح مجرم(بستگی به سنگینی جرم و امکان اصلاح مجرم) اقدام می کند. جواب خشنونت را با خشنونت متقابل نمی دهد و مهم تر از همه اینکه عدالت مدرن، عدالتی است که خودش را با مجرم همطراز نمی بیند.

۶ نظر:

Talented Moron گفت...

فکر می کنم در ترجمه ها اگر «گرفتن انتفام» را با «انتقام گرفتن» جایگزین کنید٬ متن حاصل روانتر باشد. در فارسی برای ساختن افعال و مصادر مرکب٬ ابتدا اسم و سپس مصدر یا فعل استفاده میشود. مثلا هیچ گاه نمی گوییم «خوردنِ زمین» بلکه می گوییم «زمین خوردن». یا نمی گوییم «زدنِ کتک» بلکه می گوییم «کتک زدن»

If you are planning revenge you should begin by digging two graves
اگر قصد گرفتن انتقام داری، بهتره دو تا قبر بکنی.

من شاید می گفتم:
اگر قصد انتقام گرفتن (یا انتقامجویی) داری٬ بهتره ...

دیگر اینکه لزوما نباید متن را کلمه به کلمه ترجمه کنید. با وفاداری به مفهوم عبارت اصلی می توان با کلمات بازی کرد و ترجمه‌ی روانتری داشت. مثلا:

Revenge is done to satisfy you, justice is done to satisfy society.Quote -"If you are planning revenge you should begin by digging two graves.")
انتقام گرفته می شود که تو را خشنود کند، عدالت انجام می شود که رضایت جامعه را بدست بیاورد.

من احتمالا می گفتم:
انتقام در پی ارضاء (یا رضایت) شخص است و عدالت در پی ارضاء جامعه.

یا مثلا:

(Revenge is not justice.
گرفتن انتقام، عدالت نیست.

به جای آن شاید بهتر باشد بگوییم:
انتقام جویی عدالت نیست.

تمام اینها را گفتم که از نظریات شما هم در ترجمه های خودم استفاده کنم. چون قالب محتوای وبلاگ خود من هم از ترجمه‌ی مطالب انگلیسی زبان تشکیل شده است.

موفق باشید.

Talented Moron گفت...

عجب افتضاحی :)
قالب محتوای وبلاگ من ... = غالب محتوای وبلاگ من.

فرنگی گفت...

مرسی Talented Moron عزیز بابت نوضیحات مفیدی که نوشتی.

فرنگی گفت...

در مورد استفاده درست از جایگاه فعل با شما موافقم و همینطور تلاش برای حفظ درک مطلب بجای وفاداری به ترجمه. متاسفانه اکثرا کمبود وقت مجال بازبینی این گونه ایرادها را به من نمی دهد، برای همین از راهنمایی دوستان استفاده می کنم.

حمیدی گفت...

حیلی خوب می‌نویسی
ممنون از نگاهت به وبلاگنویسی

Unknown گفت...

I agree