۱۳۸۸ فروردین ۵, چهارشنبه

رقص در کنسرت ایرانی



بعد از بیشتر از 3 سال که به کنسرتی ایرانی نرفته بودم، آخر هفته گذشته "کنسرت شهرام و اندی" بودم که نسبت به آخرین تجربه من از کنسرت ایرانی بسیار بهتر بود.

یک ربع از ورودم به سالن گذشته بود که برای گرفتن نوشیدنی به قسمت بار(در خود سالن) مراجعه کرده و منتظر نوبت برای دادن سفارش شدم.

در همین زمان یک آهنگ "قری" شروع شد. از کنارم صدای هم خوانی با آهنگ را شنیدم، سرم را برگرداندم، دو تا خانم ایرانی در حالی که ترانه را هم خوانی می کردند مشغول رقص با هم بودند. رقص که چه عرض کنم، بشدت خود را به هم مالیده و روی هم لیز می خوردند. با لبخند زیر لب "لزبو" (مخفف لزبین) گفته و به سفارش نوشیدنی ام مشغول شدم.

ده دقیقه بعد آن دو را که در حال عبور از جلوی ما بودند به همسرم نشان داده و به آرامی در گوشش گفتم: نگاه کن، لزبو ایرانی تا بحال دیده بودی؟

همسرم نگاهی به من کرد و گفت: نگفتم روز به روز بیشتر شبیه مادرت می شی، هر کسی رو که می بینی الکی یه چیزی راجع به اش بگو دیگه، این دو را من اول دیدم یکی با شوهر و بچه اش است و آن یکی هم با دوست پسرش آمده.

- باور کن الکی نمی گم، خودم دیدم، داشتند به بهانه رقص تو هم می لولیدند، یک صدم این چشم و ابرویی که این دو برای هم می آمدند را تو هنوز برای شوهرت! نیامده ای.

گفت: رقص ایرانی همینه دیگه، تو یک مدت ندیدی بنظرت عجیب می آید، در فرهنگ ما چون رقص با جنس مخالف رسم نیست، هر کسی هم که نمی تواند از اول تا آخر با طرف خودش برقصد،(ضمن اینکه مردها بیشتر از چند دور هم حاضر به رقص نیستند) اینه که خانم ها با هم می رقصدند، ولی در واقع دارند برای شخص سوم(مرد تماشاچی) عشوه می آیند، اگر نگاه کنی اکثر خانم ها دارند با هم می رقصند.

حق داره، بیشتر از 70 درصد خانم ها در حال رقص و قر دادن برای هم هستند.

جایی خوانده ام که سابقه این کار به سالیان قدیم برمی گردد، زمانی که زنان در اندرونی خانه ها و حرمسراها محبوس بوده اند و چون در جشن ها هم فقط زنان حضور داشته اند، پس مجبور بوده اند که انرژی خود را اینگونه سوزانده و احساسات خود را ابراز کنند. ولی این چه ربطی به امروز دارد؟

برفرض که زمانی ناچاری بوده، اصلا می پذیرم که حتی امروز هم در مناطقی از ایران می تواند زیاد غیر منطقی نباشد، اما امروز و اینجا چرا؟ سالها از زمان عادی بودن این کار فاصله گرفته ایم، همه جور مختلط زندگی می کنیم، اما چون سابقه رقص مختلط نداریم متوجه غیر عادی بودنش نمی شویم. اما مگر نه اینکه اکثر اینها هم در اروپا زندگی می کنند؟ پس اینها هم باید نگاه شان به این رفتار تغییر کرده باشد، پس تاثیر زندگی در فرهنگی دیگر، دیدن، حضور، لمس، تغییر، یادگیری و... کجاست؟


چرا ما قادر به بازبینی، تغییر و به روز کردن رفتار خود نیستیم؟ مگر رقص هم حکایت آفتابه و کون شستن ماست که تغییر ناپذیر مانده است، عملی که همه می دانیم بهداشتی نیست و کلی هم جوک از وسواس آخوندها در این کار از بر هستیم، ولی باز هم در هر کجای دنیا که باشیم، آفتابه، نشد آب پاش و یا بطری نوشابه با خود به توالت می بریم و هی آب بریز و هی بساب.

دقیق تر نگاه می کنم، ای داد و بیداد، داستان فقط مختص خانم ها نیست، خیلی از پسرها و مردها هم دارند با هم می رقصند که، چه قری هم دارند برای هم می دهند.

یکی شون داره ترانه رو تو صورت روبرویی با صدای بلند هم خوانی می کند" من عاشق چشاتم، عاشق لباتم، عشق منی فداتم".. اون یکی داره کونشو تاب می ده، دوستش هم روی زانواش نشسته، دستاشو زیر کون اون(با کمی فاصله) گرفته و مثلا داره قرشو جمع می کنه.....

دوست افغانی ام می گفت: در کشور ما چون در اکثریت بالا، رقص زن برای مرد وجود ندارد،تا همین چندی قبل(هنوز هم در مناطقی) رسم بوده که توی عروسی ها چند پسر لباس زنانه تن کرده و بعنوان زن قر داده و شاباش می گرفتند، برای همین رقص ما زنانه شده است.

اما داستان رقص ما فرق داره، همه اش تقصیر این "خردادیان" باید باشه که رقص ما این شکلی کرد و گرنه ما ........

که همسرم آمده و می گوید: دست از فضولی تو کار مردم بردار، خسته شدم اینقدر با خانم ها رقصیدم و براشون عشوه آمدم، بیا یک دور باهم برقصیم، ببینم کدوم مزه اش بیشتره!!...

۷ نظر:

ناشناس گفت...

salam...che negahe jalebi ..va ba khanumetun kamelan movafegham ....ama tabire shomahamjaleb budeh ...benazaram cheghadrrrrrr dur az zehnetun budeh ke fekr kardin lezbo hastannnnnnnn....lol
movafagh bashid

ناشناس گفت...

بعضی ایرانیها اگر صد سال هم در خارج زندگی کنن، هیچ تغییری در افکار و رفتارشون مشاهده نخواهد شد. اسمش رو هم میذارن اصالت!

ناشناس گفت...

اصلاً تو فرهنگ ما رقصی که نشه تنهایی انجامش داد داریم،منظورم یک چیزی شبیه رقص‌های دونفری فرنگی، تانگو، والس، چاچا و ... (غیر از والس هیچکدومش هم فرنگی نیست ;) ) تا حالا دیدی کسی (مرد یا زنش رو کار ندارم) بتونه تنهایی تانگو برقصه ؟ اصلاً ذات این رقص‌ها دونفری هستش در حالیکه ذات باباکرم تکنفری هستش.
پرسیدی که "ولی این چه ربطی به امروز دارد؟"
فرنگی عزیز ربطش موسیقی هست، تا زمانی که موسیقی پاپ غالب ما همین شش هشتم تند هستش، نمیشه انتظار رقص دیگه‌ای رو داشت، البته میشه امیدوار بود که با گسترش هرچه بیشتر موسیقی ترنس و تکنوی ایرانی، یواش یواش رقص‌های مدرن غربی هم توی فرهنگ ما جا بازکنند.
در ضمن 30 سال پیش پرویز صیاد در نمایش کاف شو یک کنایه‌ای به این موضوع می‌زنه، در صحنه‌ای که باله‌ی دریاچه‌ی قو اثر چایکوفسکی با رقص دونفره پرویز صیاد و مری آپیک اجرا میشه، یواش یواش موسیقی با موسیقی ایرانی تلفیق میشه و آخرش ما شاهد موسیقی باباکرم با رقص باباکرم تک‌نفره پرویز صیاد هستیم.
خودت ببین:
http://www.youtube.com/watch?v=R0o5zG40gpQ

فرنگی گفت...

مرسي ورتيگونه عزيز بابت نظر و لينك جالب ات

Talented Moron گفت...

اینهایی که شما می فرمایید سالهاست در اروپا زندگی کرده اند نسل اول یا حداکثر دوم مهاجر هستند و هنوز بسیاری از آداب و رسوم ایران (کاری به درستی و نادرستی آن هم ندارم) در ذهنشان هست. هنوز هم در ایران٬ حتی در میان خانواده هایی که میهمانی های مختلط دارند٬ یک مرد احتمالا هرگز با زن دیگری غیر از زن خودش (با حداکثر محارمش از قبیل خاله و عمه و خواهر) نمی رقصد. (شاید به ندرت البته چنین چجیزی دیده شود) بنابراین دور از ذهن نیست که همین افراد وقتی به خارج از کشور هم بروند همین گونه رفتار کنند.

نادی گفت...

مطلب جالبی بود. بخصوص طنز نهفته در این فرهنگ که ریشه ای بسیار کهن دارد. سال نو مبارک.

كافه زن گفت...

اگه اون دو تا دختر لزبو نبودن، يكي هست كه دوست داره نوشته هاي زنانه شو براي زن از دست رفته اي، بخونيد.
http://cafezan.webphoto.ir/